هر کی هستم هر چی هستم پای عهدمون نشستم
عهدی که درخت گرم یک شب رویایی بستم
اگه ناز و اگه سختم بی تو من یک تیره بختم
با تو ای همیشه با من صاحب تاجم و تختم
به تو ساده دل ندادم که بری ساده ز یادم
من هلاک بودن تو بی تو شمعی رو به بادم
اسم تو نبض صدامه وسعت بی انتهامه
تو عزیزی و وجودت تنها حل غصه هامه
رک و راس و بی قل و قش
من عاشق سیاه بخت
عشق پاک و مهربونت شد به قلبم تیر آرش
تو رو دارم ای عزیزم گریه هارو دور میریزم
تو اگه بخوای واسه تو با دل شب میستیزم
تو من و تنها نذاشتی من و تو صحرا نکاشتی
من چه خاکی به سرم بود اگه تو دوسم نداشتی
دیگه بین صدتا صاحل تو رو میخوام واسه منزل
پیشکشت دل مریضم اگه باشه تو رو قابل
ادامه...
دلم تنگ است ...دلتنگ تمتمی دلتنگی هایم ..دلتنگ بارانی که انسانها را ...تنگاناها زندگی می شوند برای دلتنگی ...برای شاعر شدن باران ..برای تهی بودن هم باید جایی جست ..که تقدیر بیقرار زندگی را تهی میکند ..نوشته از فرامرز...سری به من بزن و اگه دوست داشتی تبادل لینک کنیم
کاشکی یه روز میومدی کنارم کاشکی اون لحظه فقط بوی تو رو حس می کردم کاشکی یاد خاطراتمون میوفتادی کاشکی درد منو حس میکردی . کاشکی درمونی واسش داشتی . کاشکی از همون روز اول به من گفته بودی. کاشکی هزار بار به یادم نمی اومدی. کاشکی منو به یاد خیلی چیزا نمینداختی ... چـــــــــرا ما از هم دوریم ؟ بدون چشمهایم چه کنم ؟ آنقدر دلم تنگ است که دیگر آسمان درونش جا نمیشود ... انقدر دلم تنگ است که ستاره ها هم جایی ندارند ... فقط تو مانده ای و عشقت ... نمی خواهم ، هیچکدام از تحفه هایت را نمی خواهم فقط بیا بیا و دلم را دریاب و غربت گونه هایم را تو که نیستی انگار تمام نسترنها مرده اند اقاقیها بالا نمی روند حتی گربه همسایه هم نمی دوود . همه ساکن همه صامت بیا دلم تنگ است . بیا ... --------------------------------------------------------------------
گمنام تنها
دوشنبه 2 آذرماه سال 1383 ساعت 10:22 ب.ظ
agar dasti ze dastam raft gham nist...saraam ra midaham kaz dast kam nist......bezan tiri be chashme nazaninam.....ke gheir az doost chizi ra nabinam movazebe khodet bash kocholoye tanha
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
دلم تنگ است ...دلتنگ تمتمی دلتنگی هایم ..دلتنگ بارانی که انسانها را ...تنگاناها زندگی می شوند برای دلتنگی ...برای شاعر شدن باران ..برای تهی بودن هم باید جایی جست ..که تقدیر بیقرار زندگی را تهی میکند ..نوشته از فرامرز...سری به من بزن و اگه دوست داشتی تبادل لینک کنیم
کاشکی یه روز میومدی کنارم
کاشکی اون لحظه فقط بوی تو رو حس می کردم
کاشکی یاد خاطراتمون میوفتادی
کاشکی درد منو حس میکردی .
کاشکی درمونی واسش داشتی .
کاشکی از همون روز اول به من گفته بودی.
کاشکی هزار بار به یادم نمی اومدی.
کاشکی منو به یاد خیلی چیزا نمینداختی ...
چـــــــــرا ما از هم دوریم ؟
بدون چشمهایم چه کنم ؟
آنقدر دلم تنگ است که دیگر آسمان درونش جا نمیشود ...
انقدر دلم تنگ است که ستاره ها هم جایی ندارند ...
فقط تو مانده ای و عشقت ...
نمی خواهم ، هیچکدام از تحفه هایت را نمی خواهم
فقط بیا
بیا و دلم را دریاب و غربت گونه هایم را
تو که نیستی انگار تمام نسترنها مرده اند
اقاقیها بالا نمی روند
حتی گربه همسایه هم نمی دوود .
همه ساکن
همه صامت
بیا
دلم تنگ است . بیا ...
--------------------------------------------------------------------
agar dasti ze dastam raft gham nist...saraam ra midaham kaz dast kam nist......bezan tiri be chashme nazaninam.....ke gheir az doost chizi ra nabinam
movazebe khodet bash kocholoye tanha