نوروز

اولین برگزار کننده ی جشن نوروز
در اساطیر ایرانی تنها جمشید است که توانست به کمک اهورامزدا جهانی چون بهشت بسازد که در آن اثری از مرگ..پیری..گرسنگی و تشنگی وجود نداشته باشد. تنها جمشید است که از آفریدگار خود شادی و فراخ روزی درخواست می کند و اهورامزدا این آرزوی او را برآورده می کند. در ((هوم یشت)) اوستا آمده است اهورامزدا می گوید: پدر جمشید نخستین فردی بود که مرا پرستید و بزرگی این گیتی را از من خواست و من در پاداش فرزندی چون جمشید به او بخشیدم که دارنده ی رمه ی (حشم) است و در زمان پادشاهی خود جانوران و مردم و آب و روییدنی ها را جاوید ساخت.
در اوستا فرمانروایی جمشید به چند قسمت تقسیم شده یعنی هر سیصد سال زمین آریا به علت زیادی جمعیت برای آنها تنگ میشد و به دعای جمشید وسعت می یافت که این روایت نشان دهنده ی مراحل سه گانه ی مهاجرت اقوام آریایی به فلات ایران است و چنین است که اهورامزدا به جمشید فرمان میدهد که سال نو را که اول بهار است و آغاز روزی که زمین نو می گردد در سرزمین آریا جشنی برپا کند..

مراسم قبل از نوروز
در نقاط مختلف ایران مردم برای جشن نوروز وسایل گوناگونی را تداروک می بینند و خود را آماده ی استقبال از سال نو می کنند که از جمله مهم ترین آنها شیرینی پزان..سمنوپزان.. سبزه سبزه کردن و خانه تکانی..رنگ کردن تخم مرغ و خرید کفش و لباس نو و مواد غذایی به ویژه مزغ و ماهی را می توان نام برد.

سفره هفت سین
تزیین سفره نوروز در ایران باستان به دلیل اهمیت والای کشاورزی به صورتی معمول بوده که تا حدودی به هفت سین کنونی شباهت داشته در ایران باستان قبل از فرارسیدن نوروز از ۲۵ روز مانده به عید به پیشباز این آیین بزرگ می رفتند.
 
نمادهای سفره هفت سین
کتاب دین
هر خانواده دین باوری کتاب دین خود را بر سفره می نهد. چرا که کتاب نماد پارسایی و خرد است.

آیینه
نماد شکل یابی فروهر مینوی با قالب مادی یا زمینی.

آتشدان
نمادی از کانون گرم خانواده است.

تخم مرغ
تخم و تخمه نمادی است از نطفه و نژاد. بیانی است از نطفه ی باروری که باید جان گیرد و زندگی یابد.

شمع
نور نشانه ی خرد و دانایی است. برپایی و پویایی خرد...گریزان شدن و نابود شدن اهریمن نادانی و گژخواهی است. نور قلمرو اهورامزدا است.

سمنو
نمادی است از زایش گیاهی. خوردن سمنو از بایسته های نوروزی است.

سنجد
نمادی است از عشق و دلدادگی که پیامدش ساخت زندگی زناشویی است.

ماهی
نمادی از آناهیتا. فرشته ی آب و باروری است. نمادی از جنبش پویای هستی.

سیب
همچون سنجد راز و رمز عشق و دلدادگی.

سکه
نمادی از شهریور ایزد نگهبان فلزات و بیانی است از حرکت مادی.

اسفند
یا اسپند از سپنتا که واژه ایست اوستایی و به چم مقدس است.

ش.آقایی
 

A Mothers Love

To some love is just a word
To me it's a feeling
A feeling I get everytime I look into your eyes
A feeling I get when I realize your my mom
A mom who loves,shares,A mom who inspires
Unconditionally
What's that؟
That's love
A mothers love, but only you would know
And me
You returned that love time and time again
Possibly to much, nevertheless you did
Thank-you
Thank-you for being there when I needed you most
For being my rock when I should have been yours
Thank-you for believing in me, even when I doubted myself
For being the one person I could trust
No matter what, no matter where
But most of all thank-you for being you-my mom
A mom I am so proud to claim
I love you
Now and forever

بذار عاشقونه هام و همه دنیا بدونن
بذار طوفان چشام و همه موجا بخونن
حرومت باشه دل من..حرومت باشه وفاهام
حرومت باشه الهی همه عشق و صفاهام
تو نمک خوردی و آخر زدی ظرفشو شکوندی
باورم نمیشه آخر دل شمعت و سوزوندی
من که آب می شدم آروم واسه تو همه روزه
جاش نبود کاری کنی آخر سر دلم بسوزه
حالا داد می زنی آروم مگه میشه..مگه میشه!!
اگه فریاد نکشم خشک میشه دل از بن و ریشه
برو اما این و گوش کن بعد اگر خواستی رتوش کن
خیلی آزارم رسوندی قلبم و بردی شکوندی
میگیرم روز قیامت دامنت رو... من و شکوندی
حالا هر جوری می خوای برو دنبال رهایی
مثل تو ندیده بودم..
                تو یک یار بی وفایی


مثل عنکبوت دور خودم تار تنیدم رها شدن هم ازش برام سخته...بین یک دوراهی گیر کردم یا باید با عقل و منطق راهم و انتخاب کنم یا با احساساتم این وسط فقط من هستم که کم کم دارم آب میشم...