هر کی هستم هر چی هستم پای عهدمون نشستم
عهدی که درخت گرم یک شب رویایی بستم
اگه ناز و اگه سختم بی تو من یک تیره بختم
با تو ای همیشه با من صاحب تاجم و تختم
به تو ساده دل ندادم که بری ساده ز یادم
من هلاک بودن تو بی تو شمعی رو به بادم
اسم تو نبض صدامه وسعت بی انتهامه
تو عزیزی و وجودت تنها حل غصه هامه
رک و راس و بی قل و قش
من عاشق سیاه بخت
عشق پاک و مهربونت شد به قلبم تیر آرش
تو رو دارم ای عزیزم گریه هارو دور میریزم
تو اگه بخوای واسه تو با دل شب میستیزم
تو من و تنها نذاشتی من و تو صحرا نکاشتی
من چه خاکی به سرم بود اگه تو دوسم نداشتی
دیگه بین صدتا صاحل تو رو میخوام واسه منزل
پیشکشت دل مریضم اگه باشه تو رو قابل
ادامه...
بوی یاس با آدم حرف میزند خیلی حرفها را من فقط از بوی یاس شنیدهام گل یاس بو ندارد آنچه از او میتراود خاطرههای معطر خیالهای لطیف، پنهان و پاک خوب شاعری است شاعری که هیچ کس او را نمیشناسد شاعری که خود را هماکنون، در عمق متروک محرابی مخفی کرده است
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
بوی یاس با آدم حرف میزند
خیلی حرفها را من فقط از بوی یاس شنیدهام
گل یاس بو ندارد
آنچه از او میتراود
خاطرههای معطر
خیالهای لطیف، پنهان و پاک
خوب شاعری است
شاعری که هیچ کس او را نمیشناسد
شاعری که خود را هماکنون، در عمق متروک محرابی
مخفی کرده است