چه لذتی داره وقتی تمام حرفهای دلت و مینویسی و با یک دکمه همش و پاک میکنی.. اینطوری هیچ کس نمیفهمه پشت اون نقابی که به چهره داری چه دل ریشی هست.
اگر به خانه من آمدی برای من
ای مهربان...
چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم
سلام
حرفای دل ماله دله نه جایی دیگه.
چون نمی شه یه کسی گفت .پس باید نوشت تا منفجر نشی
نوشته هات واقعا زیباست اینو جدی می گه
موفق باشید..
از خاکم...نه از بادم نه دربندم...نه آزادم نه آن لیلاترین مجنون نه شیرینم نه فرهادم نه از آتش...نه از سنگم نه از رومم...نه از زنگم فقط مثل تو غمگینم فقط مثل تو دل تنگم چه غمگینم
چه تنهایم نه پنهانم
نه پیدایم نه آرامی به شب دارم نه اَمیدی به فردایم ...چه اَمیدی ...چه فردایی اگه خوشحال اگه غمگین چه فرقی داره تنهایی .....جه فرقی
گلسای عزیزم سلام. بهتر نیست که چه زیر و چه روی نقاب ما خودمون باشیم؟ درسته اون لبخند زیبای تو همیشه به همه احساس خوشایند و نزدیکی میده اما اگر غمت و پشت نقاب بی تفاوتی ها قایم کنی باعث دور شدن تو از بقیه میشه.
دلیل نوشتن این مطلبت و خوب درک کردم چه کسی هست که غم و اندوه نداشته باشه چه کسی هست که توی زندگی اشتباه نکرده باشه هر اشتباهی یک راه برگشت داره.
؛آری در خداوند و به پشتوانه قدرت مقتدر او نیرومند باشید؛ افسسیان ۶:۱۰
چـــــــــــــــــــــــــــــطوری؟
منم دلم برات تنگ شده بود
مرسی از اینکه تولدم رو تبریک گفتی
دقیقا منظور نوشتت رو گرفتم!
مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــآچ
سلام خوبی
عجب خرف نگفتنی گفتی
دیگه سر نمی زنی
ما رو فراموش کردی
چقدر دلتنگی از میان ثانیه هامان پیداست ....!
سلام
امیدوارم که خوب باشی باز هم که از نوشتههای شما بوی دلتنگی و ناراحتی میاد بگو کی این قدر ناراحت کرده شما رو تا از خجالتش در بیام
باشه بهش میگم